ابراهیم اقبالی استاد زبان و ادبیات فارسی گفت: از نظر نظامی، پرداختن به حکمت و دانشاندوزی، متخلق شدن به فضایل و کوشش در رفع و دفع رذایل، موجب سعادت واقعی آدمی میشود. این سعادت باعث انبساط خاطر او شده و در نتیجه سلامت مادی، روانی و تنی را برایش به ارمغان خواهد آورد. ولی آن چه از نظر این شاعر اهمیت فراوانی در هدایت انسان به سوی کمال داراست «عشق و دل» است. به نظر نظامی جانِ هویت انسان عشق است.
به گزارش پایگاه خبری حوزه هنری، سومین نشست از سلسله نشستهای پژوهشی اندیشهگانی نظامی گنجوی در آثار خمسه تحت عنوان «شرح گنج» با حضور و سخنرانی ابراهیم اقبالی از اساتید دانشکده زبان و ادبیات فارسی دانشگاه تبریز در موضوع «هویت انسان در خمسه نظامی» برگزار شد.
در این نشست که با حضور پرشور علاقهمندان به نظامیپژوهی برگزار شد، اقبالی گفت: نظامی متفکری آرمانگراست که شعر را در خدمت رهایی انسان از مدینه جاهله و دستیافتن به مدینه فاضله قرار داده است. پنج گنج، آیینه تمامنمای شخصیت نظامی است که شاعر در آن غیر از جذبه عشق و زهد، متوجه جلوههای گوناگون حیثیت و عظمت گوهر انسانی بوده است.
وی عنوان کرد: در خمسه نظامی انسان کامل گاه هویت دینی دارد، گاه حکیم است، و گاه انسان عاشقی است که عشق زمینی در او شکلی متعالیتری پیدا میکند، طوری كه هویت عارفانه به او میبخشد. متحرکی است که همواره با جریانهایی ارتباط دارد؛ که مخاطبشان قرار میگیرد انسان دارای یک جنبه فیزیکی و یک جنبه روحی است؛ لذا شناخت هویت انسانی هنگامی میسر خواهد بود که انسان در تمام موقعیتش و با تمام توانمندیهایش و در گستره عظیم چشماندازهایش ادراک شود. دنیای شرق و غرب انسان واحد آمیخته شده از روح و ماده را به دو نیمه رقیب هم تقسیم کرده، طوریکه غرب تلاشهای دردناک روح خویش را با فرو رفتن در دنیای مادی فراموش میکند و شرق با برگزیدن روح و بد و پلشت دانستن ماده، در بینوایی و فلاکت به سر میبرد. در حالیکه هویت انسان تلفیقی از روح و ماده است و این هویت قابل تقسیم نیست.
وی افزود: در واقع برای پیبردن به هویت انسان در آثار نظامی باید به هویت دینی نظامی نظر بیفکنیم و بینشی که نظامی نسبت به جهان اطراف دارد هویت انسان را در آثار او شکل داده است. به طوریکه نظامی به عنوان متفکری مسلمان و آگاه، برای ساختن جامعه آرمانی، به هر سه بعد وجود انسان یعنی اخلاق فردی و تزکیه نفس، حیات اجتماعی و تعامل با همنوعان و صفات معنوی و روحانی انسان توجه نشان داده است. شعر نظامی با وجود برخورداری از مایههای عقیدتی و دینی، عرفانی، اخلاقی،حکمی و زاهدانه و حتی کلامی، میتواند بستر مناسبی برای چالشهای انسانشناسی باشد؛ زیرا هویتهای گوناگون ساخته ذهن شاعر که به دلیل فراوانی دانستههای وی کم هم نیستند، از یک سو در اثبات باورهای او و از سوی دیگر در شناساندن انسان آرمانی و جامعه ایدهآل او مؤثر واقع خواهند شد.
اقبالی تصریح کرد: در نظر نظامی انسانها به علت دو بعدی بودن وجودشان، هویتی خاکستری دارند که او با تغییرات محسوسی که در طی داستان در شخصیت ایشان ایجاد میکند، باعث میشود تا قهرمان به سوی کمال واقعیاش گام بردارد و هویت خاکستریاش به سپیدی بزند. شاعر همچنین انسانی را که گرفتار دروغ و ریاست، دارای هویتی تیرهتر میداند؛ زیرا نقطههای سیاه وجودیاش سبب کدر شدن هستی او شدهاند. نظامی سفارش کرده که بایست از این انسانها دوری گزید.
وی گفت: از نظر نظامی، پرداختن به حکمت و دانشاندوزی، متخلق شدن به فضایل و کوشش در رفع و دفع رذایل، موجب سعادت واقعی آدمی میشود. این سعادت باعث انبساط خاطر او شده و در نتیجه سلامت مادی، روانی و تنی را برایش به ارمغان خواهد آورد. ولی آن چه از نظر این شاعر اهمیت فراوانی در هدایت انسان به سوی کمال داراست «عشق و دل» است. به نظر نظامی جانِ هویت انسان عشق است.
طبایع جز کشش کاری ندانند/ حکیمان این کشش را عشق خوانند
یا در این ابیات میگوید:
مرا کز عشق به ناید شعاری/ مبادا تا زیم جز عشق کاری
فلک جز عشق محرابی ندارد/ جهان بیخاک عشق آبی ندارد
غلام عشق شو کاندیشه این است/ همه صاحبدلان را پیشه این است
جهان عشقست و دیگر زرقسازی/ همه بازیست الا عشقبازی
این استاد دانشگاه افزود: شناخت به سه وسیله عقل، نقل و دل اتفاق میافتد. فلاسفه با شناخت عقلی و متشرعین با شناخت نقلی و صاحبدلان و عارفان نیز با شناخت دلی به امور عالم دست یافتهاند و نظامی نیز طرفدار دل است. به عقیده وی، کسانی که به مرتبه ارجمند « صاحبدلی» رسیدهاند، اگر چه خلقت ایشان از خاک و گل است، ولی جسمشان به اندازهای پاک و صاف و لطیف است که وجودی ارزشمند چون گوهر دارند. نظامی برای بیان هویت فردی انسان به آغاز آفرینش نظر میاندازد و با تقریر مرتبه آدم و اهمیت مقام او در عالم میپردازد و ضمن اشاره به مقام خلافت الهی او، از گناه و توبهاش نیز یادی میکند و به این وسیله به انسان خاطرنشان میسازد که هوسناکی امری نکوهیده است و باعث اصلی هبوط انسان از اوج افلاک است:
باز پسین طفل پریزادگان/ پیشترین بشری زادگان
آن به خلافت علم آراسته / چون علم افتاده و برخاسته
«علم آدم» صفت پاک اوست/ «خمر طینه» شرف خاک اوست
چون ز پی دانه هوس ناک شد/ مقطع این مزرعه خاک شد
اقبالی در پایان گفت: نظامی از تمامی اندیشههای فلسفی، حکمی و کلامی خود، در ساختن این هویتها بهره جسته است تا راه گریزی برای رهایی از محنتهای جاری در حیات بشری بیابد و چشماندازی برای دنیای بهتر که در آن انسان بتواند، خود را از نابسامانیهایی که بهخاطر افراط و تفریط در پاسخ گفتن به تمایلات آسمانی و زمینی خودگرفتارش ساخته، نجات دهد. هویتهای داستانی او، از انجام هیچ کاری شانه خالی نمیکنند و هر رنجی را با جان و دل میپذیرند تا عالم انسانی را از این حقارتی که بدان دچار شده و همه در اثر عدم رعایت اعتدال در زندگی فردی و اجتماعی انسانهاست، برهانند و انسان را به مرتبهای که در خور شأن والای اوست عروج دهند. نظامی در تمام منظومههای خود، در پی جهانی فارغ از بیرسمیها و پریشانیهاست که از نظر او فقط در سایه استقرار عدالت و حکمت چنین جامعهای پدیدار خواهد شد؛ اما چون انسانها عناصر سازنده اجتماع هستند؛ میبایست برای تحقق یک نظام احسن انسانی، یا حتی مقدمه نیل بدان، به تزکیه نفوس و تربیت ملکات وجدانی بپردازند.
گفتنی است، سلسله نشستهای پژوهشی «شرح گنج»، که به همت واحد آموزش و پژوهش حوزه هنری استان آذربایجان شرقی برگزار میشود، روزهای سهشنبه هر هفته، رأس ساعت 17 در سالن استاد شهریار حوزه هنری استان پذیرای عموم علاقهمندان به مباحث نظامیشناسی است.
انتهای پیام/
نظر شما